فروپاشی صنایع پایین دستی فولاد با ادامه تاخت و تازهای فولادسازان

به گزارش آرتین پولاد: اخیرا موضوع مهمی که در صنعت فولاد کشور تبدیل به یک معضل جدی شده است بحث افزایش بی دلیل قیمت‌های محصولات فولادی است. از آن جهت بی دلیل زیرا صنعت فولادی که به ادعای خودمان بیش از ۹۰ درصد مواد اولیه، تکنولوژی و زیرساخت‌های آن در داخل وجود دارد، مشمول افزایش قیمت‌های روزانه همانند دلار و طلا می‌شود.

در ماه مبارک رمضان که پیش بینی می‌شد قیمت‌ها کاهش محسوسی داشته باشند شاهد افزایش شدید قیمت‌ها بودیم. تا به حال سابقه نداشته که قیمت میلگرد از ورق بیشتر شود و در عرض ۳ روز به بیش از ۳۰۰۰ تومان در هر کیلو برسد. معلوم نیست چه کسانی در پشت پرده این اتفاقات عجیب و غریب هستند.
سوال اساسی که در اینجا مطرح می‌شود این است که مگر فولادساز نباید منافع تولیدکننده داخل را به تولید کننده خارجی ارجحیت دهد؟ پس چرا قیمت صادرات برخی فولادسازان بسیار کمتر از قیمت جهانی بوده و در نقطه مقابل کف قیمت رقابتی در بورس کالا برای مصرف کننده داخل قیمت جهانی است؟ که آن هم با کوچکترین رقابت تا ۲۰ درصد نیز افزایش پیدا می‌کند. همین شرکت‌ها مدعی پرداخت سود (سهام عدالت) هستند. چه عدالتی وقتی مصرف کننده ورق به دلیل تعرفه ۲۰ درصدی حتی نمی‌تواند مواد اولیه خود را وارد کند؟ هیچ کس نمی‌تواند باور کند محصولاتی که با این قیمت ها در بورس کالا به فروش می‌رسد ارتباطی با استفاده سوء از ابزار تعرفه دولت نداشته باشد. سوء استفاده از موقعیتی که مصرف کننده راهی جز خرید از داخل نداشته باشد.
طبق تعاریف معامله مچینگ به معامله‌ای گفته می‌شود که در اثر ایجاد مازاد عرضه بین فروشنده و خریدار صورت می‌گیرد. در بورس کالا این قضیه کاملا برعکس است. فولادساز ۳۰ هزار تن عرضه می کند و تقاضا ۱۰۰ هزار تن است. فردای همان روز تحت معامله مچینگ ۷۰ هزار تن تقاضای بیشتر را تامین می‌کند. تنها چیزی که در ابتدای امر به ذهن هر فرد کارشناس و غیرکارشناسی می‌رسد مفهوم آشکار (احتکار) است. هدف از راه اندازی بورس کالا کشف قیمت و ایجاد شفافیت در قیمت محصولات بوده، نه اینکه بنگاهی باشد برای سوء استفاده عده‌ای که فقط منافع شخصی را می‌بینند.
آیا کسانی که به این وضعیت دامن می‌زنند به فکر اقتصاد کشورشان هستند؟ صنایع پایین دستی فولاد یکی پس از دیگری در حال تعطیلی هستند و هیچ کس جلوی این اتفاقات را نمی‌گیرد. در واقع باید گفت که دیگر با زور دولت نیز نمی توان چاره‌ای یافت زیرا نتیجه سیاست‌های اجباری چیزی جز وضعیت فعلی نخواهد بود. یکی از دلایل مهم گرانی‌های اخیر نیز افزایش روز به روز قیمت محصولات فولادی است.
آیا مبارکه‌ای‌ها، ذوبی‌ها و فخوزها که خود را نماد کارآفرینی و تولید ملی می‌خوانند، می‌دانند که دارد چه بر سر صنایع پایین دستی می‌آید؟ مطمئنا نمی‌دانند که با عرضه قطره چکانی و سوء استفاده از تقاضا، بازار را اینگونه آشفته کرده‌اند. آیا کسانی که دم از اشتغالزایی می‌زنند، در جریان هستند که چند نفر را تا به حال بیکار کرده‌اند؟
در هر صورت ادامه این وضعیت به هیچ عنوان برای کشور مفید نبوده و بدنه اقتصاد کشور را از داخل متلاشی می‌کند و باید هرچه سریعتر برای جلوگیری از ادامه آن چاره اندیشی شود. دولت و بخش خصوصی و حتی خصولتی‌ها باید دست به دست هم بدهند تا در شرایط اعمال تحریم‌ها کمترین آسیب به بخش‌های مختلف تولید وارد شود چرا که اقتصاد هر کشور بر تولید آن کشور استوار است.