چرا حرکت‌های ضدفساد در کشورهای غیردموکراتیک نفتی محکوم به شکست است

به گزارش آرتین پولاد: وی می‌نویسد مشکل کشورهای دارای منابع سرشار نفت این است که فساد نه در حاشیه که در کانون کسب و حفظ قدرت سیاسی است. فساد در رأس قدرت به شکل حامی‌پروری مسئولان برای ایجاد شبکه‌ای از وفادارانی است که به دنبال منفعت شخصی هستند. در این شرایط، خاندان حاکم و هم‌پیمانان و دوستانشان هستند  که  سودآورترین فرصت‌‌ها را دست‌چین می‌کنند.
کوبرن معتقد است این امر همان قدر که در مورد عربستان صحت دارد در مورد لیبی دوران قذافی، عراق در دوران صدام حسین و جانشینانش و کردستان عراق هم که فکر می‌شود از بقیه‌ی کشور متفاوت است، صدق می‌کند.
وقتی در کشورهایی با حاکمان خودسر مواجه می‌شویم، فساد مفهومی مبهم می‌شود زیرا این حاکمان خودسر که «قانونی» و «غیرقانونی» را تعیین می‌کنند، خود توسط قانون یا فرایندهای دموکراتیک محدود نمی‌شود. در دولت‌های نفتی همگان تلاش می‌کنند به درآمدهای نفتی چنگ بزنند تا سهم‌شان را از این کیک درآمدی به دست آورند.
کوبرن می‌نویسد این امر نه تنها در رأس حاکمیت که در مورد بقیه‌ی جمعیت یا دست‌کم بخش بزرگ و ممتاز جامعه صادق است. دولت عراق تقریباً هر ماه چهار میلیارد دلار به هفت میلیون کارمند و بازنشسته‌ی دولتی پرداخت می‌کند. ممکن است کار این‌ها مولد باشد یا نباشد، اما اخراج آن‌ها از نظر سیاسی پرریسک است، زیرا آنان پایه‌‌ی حمایت از رژیم حاکم هستند.
در چنین شرایطی، حرکت‌های ضدفساد در این کشورها عملی نیست چراکه اگر جدیتی در آن باشد خیلی زود به تابوها، و به ریشه‌های قدرت سیاسی، می‌رسند. در چنین مقطعی کسانی که به دنبال حرکت ضدفساد هستند دچار یک مشکل جدی می‌شوند و چه بسا ناگزیر از فرار از کشور بشوند
یک پی‌آمد دیگر در حرکت‌‌های سنتی ضدفساد این است که می‌تواند فعالیت‌های دولتی را به‌کلی فلج کند. چراکه تمامی مقامات، خواه فاسد و خواه غیرفاسد، می‌دانند که در برابر تحقیق آسیب‌پذیرند. مطمئن‌ترین راه برای آن‌ها این است که هیچ تصمیمی نگیرند و هیچ مدرکی را که بتوان از آن علیه‌شان سوءاستفاده کرد امضا نکنند. در این شرایط تنها آنانی که به لحاظ سیاسی چنان قدرتمندند که هیچ هراسی از محدودیت‌های قانونی دارند تصمیم‌گیری می‌کنند و چنین افرادی اغلب از همه فاسدترند.
پاتریک کوبرن
 
 

منبع: فولاد ایران